dokhtaroone

سلام.به وبلاگ من خوش اومديد.اميدوارم ازش خوشتون بياد.لطفا نظر دادن رو فراموش نكنيد.

 کته : رقابت سکون ندارد


یک پیرمرد بازنشسته خانه ی جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته ی اول همه چیز به خوبی و خوشی گذشت تا این که مدرسه ها باز شد. در اولین روز مدرسه پس از تعطیلی کلاس ها 3 تا پسر بچه در خیابان راه افتادند و در حالی که بلند بلند با هم حرف می زدند هر چیزی که در خیابان افتاده بود شوت می کردند و سروصدای عجیبی به راه انداختند. این کار هر روز تکرار می شد و آسایش پیرمرد مختل شده بود. این بود که پیرمرد تصمیم گرفت کاری بکند. روز بعد که مدرسه تعطیل شد دنبال بچه ها رفت و آنها را صدا کرد و به آنها گفت : بچه ها! شما خیلی بامزه هستید از این که می بینم اینقدر بانشاط هستید خوشحالم من هم که به سن شما بودم همین کار را می کردم. حالا می خواهم لطفی در حق من بکنید من روزی 1000 تومن به شما می دهم که بیایید اینجا و همین کار را بکنید بچه ها خوشحال شدند و به کارشان ادامه دادند. تا آن که چند روز بعد پیرمرد به آنها گفت: ببینید بچه ها متاسفانه در محاسبه حقوق بازنشستگی من اشتباه شده و من نمی توانم روزی 100 تومن بیشتر بهتون بدم. از نظر شما اشکالی نداره؟
بچه ها با تعجب و ناراحتی گفتند: صد تومن!؟ اگه فکر می کنی به خاطر 100 تومن حاضریم این همه بطری و نوشابه و چیزهای دیگر را شوت کنیم کور خوندی ما نیستیم!

از آن پس پیرمرد با آرامش در خانه جدیدش به زندگی ادامه داد.

نوشته شده در یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:54 توسط Farnoosh| |

 

کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت. تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند. لذا کلاه ها را کنار گذاشت و خوابید. وقتی بیدار شد متوجه شد که کلاه ها نیست . بالای سرش را نگاه کرد . تعدادی میمون را دید که کلاه ها را برداشته اند فکر کرد که چگونه کلاه ها را پس بگیرد. در حال فکر کردن سرش را خاراند و دید که میمون ها همین کار را کردند. او کلاه را ازسرش برداشت و دید که میمون ها هم از او تقلید کردند. به فکرش رسید... که کلاه خود را روی زمین پرت کند. لذا این کار را کرد. میمونها هم کلاهها را بطرف زمین پرت کردند. او همه کلاه ها را جمع کرد و روانه شهر شد.



سالهای بعد نوه او هم کلاه فروش شد. پدر بزرگ این داستان را برای نوه اش تعریف کرد و تاکید کرد که اگر چنین وضعی برایش پیش آمد چگونه برخورد کند. یک روز که او از همان جنگل گذشت در زیر درختی استراحت کرد و همان قضیه برایش اتفاق افتاد او شروع به خاراندن سرش کرد. میمون ها هم همان کار را کردند. او کلاهش را برداشت ,میمون ها هم این کار را کردند. نهایتا کلاهش را بر روی زمین انداخت. ولی میمون ها این کار را نکردند.  یکی از میمون ها از درخت پایین آمد و کلاه را از روی زمین برداشت و در گوشی محکمی به او زد و گفت : فکر می کنی فقط تو پدر بزرگ داری

نوشته شده در یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:50 توسط Farnoosh| |

 Description: http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1390/11/17/62956_686.jpg

نوشته شده در یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:40 توسط Farnoosh| |

 

 

نوشته شده در سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:,ساعت 22:44 توسط Farnoosh| |

 

مراحل شروع یک روز کاری با نشاط

 

نوشته شده در سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:,ساعت 22:41 توسط Farnoosh| |

 ساختمان های کاغذی

یک مرد آمریکایی در طی 44 روز با استفاده از ورق در یک کازینو در چین
به هنرنمایی پرداخت و بدون استفاده از چسب و وسایل دیگر، این
ساختمان های کاغذی را ساخت. وزن کلی این ساختمان ها 272 کیلوگرم است!

گروه اينترنتي مرداب | www.Mordab-Group.Ir
 

گروه اينترنتي مرداب | www.Mordab-Group.Ir
 

گروه اينترنتي مرداب | www.Mordab-Group.Ir
 

گروه اينترنتي مرداب | www.Mordab-Group.Ir
 

گروه اينترنتي مرداب | www.Mordab-Group.Ir
 

گروه اينترنتي مرداب | www.Mordab-Group.Ir
 

نوشته شده در سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:,ساعت 22:21 توسط Farnoosh| |

 

 

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

 

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

 
بقيه در ادامه ي مطلب...

ادامه مطلب
نوشته شده در سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:37 توسط Farnoosh| |

هنر نمايي بسيار زيبا با رول رستمال كاغذي..

دستمال های رولی یا لوله ای یک قسمت کاملا بی مصرف دارند و آن همان لوله ای است که دستمال ها دورش پیچیده شده اند. اما یک هنرمند خوش ذوق، با خلق چنین آثاری ثابت کرد که این لوله ها چندان هم بی مصرف نیستند.
 

بقيه در ادامه ي مطلب...


ادامه مطلب
نوشته شده در سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:25 توسط Farnoosh| |

 سلام به همه شماها كه الآن دارين وبلاگ منو ميخونين.....

من ازتون يه خواهشي دارم...اگه از وبلاگم خوشتون اومد،نظر بدبد....

و اگه از وبلاگم بدتون اومدد،،،،بازم نظر بدبد..

قط لطفا نظر بديد تا من هم انرژي بگيرم و بازم مطلب بذارم...

راستي...از كسايي كه نظر گذاشتن هم يه تشكر ويژه ميكنم...

نوشته شده در سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:14 توسط Farnoosh| |

 خانوادت چقدر ارزش دارن؟؟؟




با مردی كه در حال عبور بود برخورد کردم
اووه !! معذرت میخوام...
من هم معذرت میخوام ,
دقت نکردم ...
http://marshal-modern.ir/Archive/14290.aspx


ما خیلی مؤدب بودیم ، من و این غریبه
,خداحافظی كردیم و به راهمان ادامه دادیم
http://marshal-modern.ir/Archive/14291.aspx


اما در خانه با آنهایی كه دوستشان داریم چطور رفتار می كنیم
http://marshal-modern.ir/Archive/14292.aspx


كمی بعد ازآنروز، در حال پختن شام بودم.دخترم خیلی آرام كنارم ایستاد همینكه برگشتم به اوخوردم وتقریبا" انداختمش با اخم گفتم: ”اه !! ازسرراه برو كنار“
http://marshal-modern.ir/Archive/14293.aspx


قلب کوچکش شکست و رفت
بقيه در ادامه ي  مطلب...
http://marshal-modern.ir/Archive/14294.aspx
 

ادامه مطلب
نوشته شده در سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:5 توسط Farnoosh| |

 اکـبـر عـبـدی ؛ مرد هزار چهره سینما!  

 





بقيه در ادامه ي مطلب...


ادامه مطلب
نوشته شده در سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:,ساعت 20:47 توسط Farnoosh| |

 » 

عکس هایی از خطاهای دید/قدیمی اما جالب

خطاهای دید جالب, عکس های جالب از خطاهای دید, عکس های خطاهای دید, عکس هایی از خطای دید

اگر قادر به مشاهده یکی از اعداد زیر نیستید، کور رنگ هستید

تصاویر زیر بر اثر خطای چشمی دگرگون شده و بصورتی شگفت انگیز بنظر میرسند . مربعهای قرمز بالا و پایین X یکرنگ هستند!

 

دایره های میانی هر دو یک اندازه هستند

 

خطوط زیر کاملا موازی همدیگر هستند

 

تصویر زیر یک جسم است یا ۲ جسم؟

 

در محل تقاطع مربعهای زیر تنها دایره های سفید وجود دارند !

 

جریان آب در ۳ رود زیر تنها توسط پس تصویرهای چشمان شما پدید آمده !

 

نقطه وسط خیره شوید و سرتان را جلو و عقب ببرید چرخها به حرکت در میایند !!!

یک تصویر بسیار حیرت آور … مربع های تاب برداشته ! امـا هیـچ خط منــحنی در تصویر زیر وجود ندارد! میتوانید با خط کش امتحان کنید !

 

چرخ دنده های دوار! چـشمـانـتان را به روی تصویر حرکت داده تا چرخ دنده ها به حرکت درآیند !!!

 

تصویر زیر یک مکعب است و یا گوشه یک دیوار !

 

در تصویر زیر تنها دایره وجود دارد اما شما آنها را پیوسته و مارپیچ میبینید

 

به دایـره میانی خیره گردید پس از چندین ثانیه خواهید دید که بتدریج سایه های اطراف ناپدید میگردند !!!

 

شگفت انگیز ترین تصویر موجود ! به وسط این دایـره به مدت ۲ دقیقه خیره گردید بتدریج خواهید دید که هاله ای آبی رنگ پیرامون دایره شروع به درخشیدن میکنـد!! الـبته بتدریـج چشمانتان را از صفحه مونیتور فاصله دهید تا هاله بزرگتر گردد .

پنجره زیر به سمت چپ است یا راست؟ !

 

بنای زیر دارای چند ستون هستند !

 

تصویر زیر یک پل طویل است و یا چندین کشتی؟ !

اسکیمو و یا صورت اسکیمو؟ !

 

,

ساعت 17:39 توسط Farnoosh| |

 

می خواستم یه چیز مهم رو بگم پاهات از زیر لحاف اومده بیرون . یه وقت سرما نخوری !
.
.

شرکت ال جی شما را به ادامه خواب دعوت می کند !
.
.

ببین یکی میخواست از خواب بیدارت کنه من نذاشتم کار خوبی کردم ؟ …
.
.

اومدم ازت معذرت خواهی کنم . میدونم خیلی تعجب کردی که واسه چی ؟ بعد وقتی میگم نمیفهمی ناراحت میشی . آخه الان مگه ساعت ۳ نصفه شب نیست . خب واسه اینکه نصفه شب بیدارت کردم اومدم ازت عذرخواهی کنم . میشه منو ببخشی !
.
.

ببین عزیز دلم پاشو ! اگه پا نشی قهر میکنما ! خب دلم برات تنگ شده ! جون من پاشو ! پاشدی ! افرین عزیزم ! حالا که پاشدی ماچم کن بگیر بخواب !
.
.

یه سوال: اگه نصف شبی اس ام اس سرکاری بدم بیدارت کنم چی کار می کنی ؟
.
.
سلام اس ام اس زدم بگم نماز یادت نره ۴ ساعت دیگه باید بیدار شی !
.
.

با سلام اینجا تهران است. ساعت ۳ بامداد . . . صدای مردم آزار ! . .

می دونم خوابی عزیزم . ولی من از دوری و دلتنگی تو خوابم نمی بره ، مطمئنم اگه می دونستی من به خاطر تو نخوابیدم تو هم نمی خوابیدی !

.
.

بچه ها می گن تو اهل سینمایی . . . ما سر یه چیز دعوامون شده ! مگه راکی همون رمبو نیست ؟!؟ البته اگه خوابی لازم نیست الان اس ام اس کنی ، فردا صبح هم بگی مشکلی نیست . ولی ما رو بی خبر نذار !
.
.

باز هم ضایع شدم ! گوشیت سایلنت بود !
.
.

میخواستم ببینم شب‌ ها که میخوای بخوابی ، گوشیتو خاموش می‌کنی که سر کارت نزارن ؟
.
.

پاشو سرت از رو متکا افتاده پایین !
.
.

هر وقت به هوش اومدی به من زنگ بزن !
.
.
خوش حالم که خوابی عزیزم . . .
.
.

امشب قراره ساعت سه نیمه شب عقب مونده ها رو شفا بدن ! خواب نمونی !
.
.

خوابی ؟ می خواستم sms بدم . باشه بعد مزاحم میشم !
.
.

سلام . ببخشید بد موقع مزاحم شدم ! راستش را بخواهید یه سوالی داشتم خیلی وقت بود ذهنم را مشغول کرده بود ، می خواستم بپرسم . . . می خواستم . . . اصلا ولش کن . بزار برای بعد ، خوب ؟
نوشته شده در جمعه 28 بهمن 1390برچسب:,ساعت 17:28 توسط Farnoosh| |

 درازترین خیار جهان را کلر پیرس از بریتانیا پرورش داد.این خیار در آگوست ۲۰۱۰ در شهر پیتربورو بریتانیا اندازه گیری شده که ۱۱۹٫۳۸ سانتی متر درازای آن بود.

نوشته شده در جمعه 28 بهمن 1390برچسب:,ساعت 17:24 توسط Farnoosh| |

 ترین ها و رکوردهای جهانی گینس: خانم کتی یونگ زاده ۱۹۳۷ آمریکا با بلندای ۱٫۷۲ متر و دور کمری ۳۸٫۱ سانتی متر که ۱۵ بار اندازه گیری شده است هم اکنون دارنده باریک ترین کمر در جهان می باشد.

کتی یونگ, Cathie Jung



نوشته شده در جمعه 28 بهمن 1390برچسب:,ساعت 17:23 توسط Farnoosh| |

 

نوشته شده در جمعه 28 بهمن 1390برچسب:,ساعت 17:20 توسط Farnoosh| |

 

مشکلات بچه دار شدن برای زوج های جوان! طنز تصویری

2,4بزرگ کردن فرزند همیشه آنقدر که فکرش را میکنید آسان نیست و ممکن است برای چند سال خواب خوش را از شما بگیرد …

مشکلات بچه دار شدن برای زوج های جوان! طنز

 

اینم از مشکلاتی که یک بچه میتونه برای خواب شما به وجود بیاره :

 

Baby Sleep

Baby Sleep

Baby Sleep

Baby Sleep

Baby Sleep

Baby Sleep

Baby Sleep

Baby Sleep

 

نوشته شده در جمعه 28 بهمن 1390برچسب:,ساعت 16:44 توسط Farnoosh| |

 

دقت کردین هر موقع دارین سشوار میکشین حتی اگه تو خونه تنهام باشین هی حس میکنین یکی صداتون میکنه؟
. . .
تا حالا دقت کرده بودین تام و جری تمام مدت لخت بودن، اما وقتی میرفتن لب ساحل شلوارک پاشون میکردن؟
. . .
تا حالا دقت کردین تو فیلمای ایرانی،همیشه وقتی طرف میفهمه بچه دار نمیشه همه بچه ها از ماشینای بقلی و جلویی و عقبی باهاش بای بای میکنن میخندن؟!
. . .
تا حالا دقت کردین تمام مریضا توی فیلما و سریالای ایرانی ، انتهای راهرو سمت راست بستری هستن !
. . .
تا حالا دقت کردین وقتی عجله نداری همه ی چراغا سبزن و راهها خلوت وقتی دیرت شده همه ی چراغا قرمزند و راهها بسته؟
. . .
تا حالا دقت کردین هر وقت یه تیکه یخ از دستت افتاده روی زمین با لگد زدی که بره زیر یخچال!
. . .
تا حالا دقت کردین تو مهمونی تا میای پشت سر یکی حرف بزنی موزیک قطع میشه و نصف حرفتو یهو همه میشنون…!!!!

. . .
تا حالا دقت کردی… مغز انسان پر کارترین جای بدنه ۲۴ ساعت در ۳۶۵ روز سال و کار میکنه فقط وقتی متوقف میشه که ما وارد سالن امتحانات میشیم …
. . .
لــــــــــذتی که در خوابیدن روی جزوه هست تو خوابیدن روی تختـخواب نرم نیس…:


. . . تنها زمانی مشتری ها با لبخند وارد مغازه میشوند که میخوان جنسی رو تعویض کنن یا پس بدن !


. . .
تا حالا دقت کردین پدر مادر تا میخوان شما را صدا بزنن، اول اسم داداش یا خواهرتون را میگن؟
. . .
تا حالا دقت کردین تو جاده های ایران وقتی قسمت انگلیسی تابلو اسم یک شهر رو می خونین بهتر متوجه میشین تا فارسیش رو … !!!!
. . .
تا حالا دقت کردین اگه تو مترو الکی شروع به دویدن بکنید ملت هم همینطوری دنبالتون میدوند…..! . . . تا حالادقت کردین وقتی که خوشحالیم بالاخره یه چیزی یا یه کسی پیدا میشه که سریع گند بزنه به خوشحالیمون…..!
. . .
دقت کردین وقتی میگن غصه نخور ،آدم بیشترغصه ش میگیره؟؟؟!!!
. . .

تاحالا دقت کردین وقتی که عجله دارین و میخوای سریع به مقصد برسین همه ی تاکسی ها غیب میشن یا مسافر دارن ولی وقتی میخوای از خیابون رد شین هرچی تاکسی تو اون خیابون هست میاد جلو بوق میزنه؟آخ که حرص آدم درمیاد
. . .
دقت کردین ما ایرانیا وقتی بچه هستیم میگن بچه است، نمیفهمه وقتی نوجوان هستیم میگن نوجوانه، نمیفهمه وقتی جوان هستیم میگن جوون و خامه، نمیفهمه وقتی بزرگ میشیم میگن داره پیر میشه، نمیفهمه وقتی هم پیر هستیم میگن پیره، حالیش نیست، نمیفهمه فقط وقتی میمیریم میان سر قبرمون و میگن عجب انسان فهمیده ای بود

نوشته شده در سه شنبه 25 بهمن 1390برچسب:,ساعت 16:36 توسط Farnoosh| |

 نامه پیرزنی به خدا


یك روز كارمند پستی كه به نامه هایی كه آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می كرد متوجه نامه‌ای شد كه روی پاكت آن با خطی لرزان نوشته شده بود

" نامه ای به خدا "

با خودش فكر كرد بهتر است نامه را باز كرده و بخواند ، در نامه این طورنوشته شده بود :

خدای عزیزم بیوه زنی 83 ساله هستم كه زندگی‌ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می گذرد. دیروز یك نفر كیف مرا كه 100 دلار در آن بود دزدید. این تمام پولی بود كه تا پایان ماه باید خرج می كردم. یكشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر ازدوستانم را برای شام دعوت كرده ام. اما بدون آن پول چیزی نمی توانم بخرم
هیچ كس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم. تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من كمك كن


كارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همكارانش نشان داد.  نتیجه این شد كه همه آنها جیب خود را جستجو كردند و هر كدام چند دلاری روی میز گذاشتند
در پایان 96 دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند
همه كارمندان اداره پست از اینكه توانسته بودند كار خوبی انجام دهند خوشحال بودند



عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت. تا این كه نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسید كه روی آن نوشته شده بود : نامه ای به خدا!
 

همه كارمندان جمع شدند تا نامه را باز كرده و بخوانند.
مضمون نامه چنین بود

خدای عزیزم: چگونه می توانم از كاری كه برایم انجام دادی تشكر كنم.  با لطفتو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا كرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم.  من به آنها گفتم كه چه هدیه خوبی برایم فرستادی 

البته چهار دلار آن كم بود كه مطمئنم كارمندان بی شرف اداره پست آن را برداشته اند !!!!

 

نوشته شده در سه شنبه 25 بهمن 1390برچسب:,ساعت 16:33 توسط Farnoosh| |

 حسنی نگو ، علاف بگو

 

ل;ینک مستقیم

حسنی نگو جوون بگو
علاف و چش چرون بگو

موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ، واه واه واه
نه سیما جون ،نه رعنا جون

نه نازی و پریسا جون
هیچ کس باهاش رفیق نبود

تنها توی کافی شاپ
نگاه می کرد به بشقاب !

باباش می گفت : حسنی می ری به سر بازی ؟
نه نمی رم نه نمی رم

به دخترا دل می بازی ؟!
نه نمی دم نه نمی دم


گل پری جون با زانتیا
ویبره می رفت تو کوچه ها

گلیه چرا ویبره میری ؟
دارم میرم به سلمونی

که شب برم به مهمونی
گلی خانوم نازنین با زانتیای نقطه چین

یه کمی به من سواری می دی ؟!
نه که نمی دم

چرا نمی دی ؟
واسه اینکه من قشنگم ، درس خونم وزرنگم

اما تو چی ؟
نه کا رداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ، زبون دراز ،واه واه واه


در واشد و پریچه
با ناز اومد توو کوچه

پری کوچولو ، تپل مپولو ، میای با من بریم بیرون ؟
مامان پری ،از اون بالا

نگاه می کرد توو کوچه را
داد زد وگفت : اوی ! بی حیا

برو خونه تون تورا بخدا
دختر ریزه میزه

حسابی فرز وتیزه
اما تو چی ؟

نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه

نازی اومد از استخر
تو پوپکی یا نازی ؟

من نازی جوانم
میای بریم کافی شاپ؟
نه جانم

چرا نمی ای ؟
واسه اینکه من صبح تا غروب ،پایین ،بالا ،شمال ،جنوب ،دنبال یک شوهر خوب

اما تو چی ؟
نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه


حسنی یهو مثه جت
رسید به یک کافی نت

ان شد ورفت تو چت رووم
گپید با صدتا خانووم!

هیشکی نگفت کی هستی ؟
چی کاره ای چی هستی ؟

تو دنیای مجازی
علافی کرد وبازی

خوشحال وشادمونه
رفت ورسید به خونه

باباش که گفت: حسنی برات زن بگیرم ؟
اره می خوام اره میخوام

چاهارتا شرعن بگیرم ؟
اره می خوام اره میخوام

حسنی اومد موهاشو
یه خورده ابروهاشو

درست وراست وریس کرد
رفت و توو کوچه فیس کرد

یه زن گرفت وشاد شد
زی ذی شد و دوماد شد

نوشته شده در سه شنبه 25 بهمن 1390برچسب:,ساعت 16:31 توسط Farnoosh| |

 

رومــــا رزیــدنس - محله کامرانیه (تهران، ایران!!)

 

مجتمعی که در زمینی بالغ بر 7000 مترمربع ، در خیابان کامرانیه شمالی ساخته شده! 
با 47000 متر مربع زیربنا و 32000 مترمربع مساحت مفید ، دارای 65 واحد (مسکونی 1000 متری و تجاری 14000 متری) در 15 طبقه است برخی از داشته های این مجتمع که بالاترین سرانه مکانهای تفریحی و مشاعات را به ازای هر مترمربع از واحد مسکونی برای ساکنین داراست! 
لابی ورودی برج در فضایی بسیار رویایی ، سالن های Gym بیلیارد ، اسنوکر و... ، مجهز به پیشرفته ترین دستگاهها و وسایل روز دنیا ، سالن س

 

حالا باز برو توی نیازمندی های همشهری دنبال یه سویت 40 متری بگرد!!!!ینمای سه بعدی با سیستم صوتی دالبی ساراند، در یک فضای خانوادکی؛ 
فضائی باشکوه در طبقه همکف سالن اجتماعات جهت برپائی مراسم های مرتبط با مدیریت برج و همچین میهمانی های ساکنین، اختصاص یافته است!


گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید 

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید 

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید 

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید 

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید 

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید 

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید 

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید 

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید 

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید 

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید  

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید


گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید


گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید


گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نماید

نوشته شده در سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,ساعت 20:33 توسط Farnoosh| |

رسم روزگار !!!

****************
چرا مردها نباید مشاور ازدواج باشند؟


مشاور عزیز
امیدوارم بتوانید به من کمک کنید. چند روز پیش من از خانه خارج شدم تا به سر کارم بروم. هنوز از خانه دور نشده بودم که ماشینم خراب شد و مجبور شدم تا خانه پیاده برگردم. وقتی وارد خانه شدم نتوانستم آنچه را می بینم باور کنم. دختر همسایه توی بغل شوهرم بود!
من 32 ساله هستم، شوهرم 34 ساله است و دختر همسایه فقط 19 سال دارد. ما 10 سال است که ازدواج کرده ایم. شوهرم اعتراف کرد که از شش ماه پیش با دختر همسایه رابطه دارد.
مشاور عزیز. من نگران و دل شکسته هستم و شدیداً به کمک شما نیاز دارم. لطفاً به من کمک کنید.
ارادتمند، شیلا


پاسخ مشاور:
شیلای عزیز
من درد شما را می فهمم. خراب شدن ماشین مشکل بزرگی است. با توجه به آنچه که توضیح دادی، احتمال می دهم مشکل از موتور باشد. لوله های بنزین را چک کن که آشغال تویشان گیر نکرده باشد. اگر تمیز هستند، شاید پمپ بنزین اشکال پیدا کرده باشد. اگر آن هم نبود باید انژکتور را چک کنی. امیدوارم توانسته باشم به تو کمک کنم.
ارادتمند، مشاور
****************
ازدواج آقــــایــــان ! ... 



قبل از ازدواج : خوابيدن تا لنگ ظهر
بعد از ازدواج : بيدار شدن زودتر از خورشيد
نتيجه اخلاقي : سحر خيز شدن

قبل از ازدواج : رفتن به سفر بي اجازه
بعد از ازدواج : رفتن به حياط با اجازه
نتيجه اخلاقي : با ادب شدن

قبل از ازدواج : خوردن بهترين غذاها بي منت
بعد از ازدواج : خوردن غذا هاي سوخته با منت
نتيجه اخلاقي : متواضع شدن

قبل از ازدواج : استراحت مطلق بي جر و بحث
بعد از ازدواج : كار كردن در شرايط سخت
نتيجه اخلاقي : ورزيده شدن

قبل از ازدواج : رفتن به اماكن تفريحي
بعد از ازدواج : سر زدن به فاميل خانوم
نتيجه اخلاقي : صله رحم

قبل از ازدواج : آموزش گيتار و سنتور و غيره
بعد از ازدواج : آموزش بچه داري و شستن ظرف
نتيجه اخلاقي : آموزش های کاربردی و مفید

قبل از ازدواج : گرفتن پول تو جيبي از بابا
بعد از ازدواج : دادن كل حقوق به خانوم
نتيجه اخلاقي : با سخاوت شدن

قبل از ازدواج : ايستادن در صف سينما و استخر
بعد از ازدواج : ايستادن در صف شير و نان 
نتيجه اخلاقي : آموزش ايستادگي

قبل از ازدواج : رفتن به سفرهاي هفتگي
بعد از ازدواج : در حسرت رفتن به پارك سر كوچه
نتيجه اخلاقي : امنيت كامل.
*****************
چرا همیشه مردا مقصرن؟؟؟
 

****************
دختره رو والش نوشته همین الان از حموم اومدم 2000 تا لایک خورده
.
.
.
.
.
.
.
.
.
منم همین الان از دستشویی اومدم...ببینم چیکار میکنیدا
***************
فرق لباس خريدن دخترها و پسرها؟
پسرها:

انتخاب کت، پرداخت پول و خارج شدن از پاساژ.

دخترها:

فروشنده:خب چطور بود خانوم؟

دختر:راستش این مانتو خیلی چاق نشونم میده بی زحمت اون یکی مانتو رو بیارید ممنون.

فروشنده:خب این یکی خوب دیگه نه؟

دختر:نه این یکی بر عکس لاغر نشونم میده ببخشید اون بالای رو بی زحمت میدید.

فروشنده:خب خانوم پسندیدي؟

دختر:وای نه این یکی یه خورده بلنده یه دونه تنگ ترشو و کوتاه ترشو بهم بده میخوام وقتی میپوشم از تنگی دکمه هاش بهم نرسه.

فروشنده:خب چی شد بالاخره پسندیدي؟

دختر:راستش نه،من میرم شب با دوستم میام آخه این جوری نمیتونم انتخاب کنم ببخشید خدافظ
********************
پسر در حال دویدن…
زااااارت (صدای زمین خوردن)

رفیق پسر: اوه اوه شاسکول چت شد؟ خاک بر سرت آبرومونو بردی الاغ، پاشو
گمشو! (شپلخخخخخ “صدای پس گردنی”)
یک رهگذر: چیزی مصرف کردی؟یکم کمتر میزدی خب!
یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ!
________________
دختر در حال راه رفتن…
دوفففففففسک (زمین خوردن به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش)

رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی؟ فدات شم! الهی بمیرم! چی شدی تو یهو؟ وااااااااااای…
یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخوای برسونمت دکتری جایی؟
یک پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟ دستتونو بدین به من!
من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین،با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین
 
**********************
رابطه خوشگلی و زشتی !
 

 

نوشته شده در سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,ساعت 20:5 توسط Farnoosh| |

 http://www.seemorgh.com/uploads/1390/11/Oleg-Shuplyak-Hidden-Images-Paintings-16.jpg

نوشته شده در سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,ساعت 19:42 توسط Farnoosh| |

 

عجيب ترين استخر هاي جهان...


نوشته شده در سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,ساعت 19:40 توسط Farnoosh| |

 سلام به هم ي شما دوستاي عزيز و مهربون...

از اونايي كه لطف ميكنن و هر وقت به اينجا سر ميزنن نظر هم ميدن واقعااااااااااااااااااا ممنونم....مرسي..دمتون گرم..

از بقيه هم خواهش مي كنم كه..... نظر بدين تا من رو خوش حال كنين...

نوشته شده در سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,ساعت 19:36 توسط Farnoosh| |

 

عکس هایی از مجسمه های واقعی

  

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید 
 

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید  

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید 
 

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید 
 

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید 

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید 
  

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید


گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید


گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید


گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید


گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید


گروه اینترنتی شادینه - برای عضویت کلیک نمایید

 
نوشته شده در سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,ساعت 19:35 توسط Farnoosh| |

 

 

 

نوشته شده در سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,ساعت 18:39 توسط Farnoosh| |

 پنجاه راه پياده روي رو اعصاب ديگران

 

 اعصاب خوردكني

1.
روزهاي تعطيل مثل بقيه روزها ساعتتون رو كوك كنين تا همه از خواب بپرن


2.
سر چهارراه وقتي چراغ سبز شد دستتون رو روي بوق بذارين تا جلويي ها زود تر راه بيفتند


3.
وقتي ميخواين برين دست به آب با صداي بلند به اطلاع همه برسونين


4.
وقتي از کسي آدرسي رو مي پرسين بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوي چشمش از يه نفر ديگه بپرسين


5.
کرايه تاکسي رو بعد از پياده شدن و گشتن تمام جيبهاتون به صورت اسکناس هزاري پرداخت کنيد


6.
همسرتون رو با اسم همسر قبليتون صدا بزنين


7.
جدول نيمه تموم دوستتون رو حل کنين


8.
روي اتوبان و جاده روي لاين منتهي اليه سمت چپ با سرعت پنجاه کيلومتر در ساعت حرکت کنين


9.
وقتي عده زيادي مشغول تماشاي تلويزيون هستند مرتب کانال رو عوض کنين


10.
از بستني فروشي بخواين که اسم پنجاه و چهار نوع بستني رو براتون بگه


11.
در يک جمع سوپ يا چايي رو با هورت کشيدن نوش جان کنين


12.
به کسي که دندون مصنوعي داره بلال تعارف کنين


13.
وقتي از آسانسور پياده ميشين دکمه هاي تمام طبقات رو بزنين و محل رو ترک کنين


14.
وقتي با بچه ها بازي فکري مي کنين سعي کنين از اونها ببرين


15.

موقع ناهارتوي يک جمع جزئيات تهوع وگلاب به روتون استفراغي که چند روز پيش داشتين رو با آب و تاب تعريف کنين


16.
ايده هاي ديگران رو به اسم خودتون به کار ببرين


17.
بوتيک چي رو وادار کنيد شونصد رنگ و نوع مختلف پيراهنهاشو باز کنه و نشونتون بده و بعد بگين هيچ کدوم جالب نيست و سريع خارج بشين


18.
شمع هاي کيک تولد ديگران رو فوت کنين


19.
اگر سر دوستتون طاسه مرتب از آرايشگرتون تعريف کنين


20.
وقتي کسي لباس تازه مي خره بهش بگين خيلي گرون خريده و سرش کلاه رفته


21.
صابون رو هميشه کف وان حموم جا بذارين


22.
روي ماشينتون بوقهاي شيپوري نصب کنين


23.
وقتي دوستتون رو بعد ازيه مدت طولاني مي بينين بگين چقدر پير شده


24.
وقتي کسي در جمعي جوک تعريف مي کنه بلافاصله بگين خيلي قديمي بود


25.
چاقي و شکم بزرگ دوستتون رو مرتب بهش يادآوري کنين


26.
بادکنک بچه ها رو بترکونين


27.
مرتب اشتباه لغوي و گرامري ديگران هنگام صحبت رو گوشزد کنين و بهش بخندين


28.
وقتي دوستتون موهاي سرش رو کوتاه ميکنه بهش بگين موي بلند بيشتر بهش مي ياد


29.
بچه جيغ جيغوي خودتون رو به سينما ببرين


30.
کليد آپارتمان طبقه سيزدهم تون رو توي ماشين جا بذارين و وقتي به در آپارتمان رسيدين يادتون بياد! ﴿اين راه هم جنبه هايي از مازوخيسم در بر داره


31.
ايميل هاي فورواردي دوستتون رو هميشه براي خودش فوروارد كنين


32.
توي كنسرتهاي موسيقي بزرگ و هنري ، بي موقع دست بزنين


33.
هر جايي كه مي تونين ، آدامس جويده شده تون رو جا بذارين! ﴿توي دستكش دوستتون بهتره


34.

حبه قند نيمه جويده و خيستون رو دوباره توي قنددون بذارين


35.
نصف شبها با صداي بلند توي خواب حرف بزنين


36.
دوستتون كه پاش توي گچه رو به فوتبال بازي كردن دعوت كنين


37.
عكسهاي عروسي دوستتون رو با دستهاي چرب تماشا كنين


38.
پيچهاي كوك گيتار دوستتون رو كه ۵ دقيقه ديگه اجراي برنامه داره حداقل ۲۷۰ درجه در جهات مختلف بچرخونين


39.
با يه پيتزا فروشي تماس بگيرين و شماره تلفن پيتزا فروشي روبروييش كه اونطرف خيابونه رو بپرسين


40.
شيشه هاي سس گوجه فرنگي و هات سس فلفل رو عوض كنين


41.
موقع عكس رسمي انداختن براي هر كس جلوتونه شاخ بذارين


42.
توي ظرفهاي آجيل براي مهموناتون فقط پسته ها و فندقهاي دهان بسته بذارين


43.
شونصد بار به دستگاه پيغام گير تلفن دوستتون زنگ بزنين و داستان خاله سوسكه رو تعريف كنين


44.
توي روزهاي باروني با ماشينتون با سرعت از وسط آبهاي جمع شده رد بشين


45.
توي جاي كارت دستگاههاي عابر بانك چوب كبريت فرو كنين

 

 

 

فقط نظــــــــــريادتون نره

 

 

 

نوشته شده در سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,ساعت 18:1 توسط Farnoosh| |

 درس خوندن پسرها!!!!!

 درس خوندن پسرها

پسرها

یا درس نمی خونن یا وقتی می خوان بخونن باید حسش بیاد. وقتی حسش میاد كه شب امتحانه ... یه كم كه درس خوندن یه موردی پیش میاد و بهش خیره می شن و به یه چیزی فكر می كنن بعد انگار كه درس خوندن بلند میشن میرن استراحت می كنن بعد از یك ساعت استراحت دوباره میرن میشینن فكر می كنن .
وقتی فكرشون تموم شد كتاب رو ورق میزنن یه كم براندازش میكنن وزنش می كنن استخاره می كنن برای خودشون تقسیمش می كنن میگن تا ساعت فلان اینقدر می خونم تا ساعت فلان اینقدر بعد میرن استراحت كنن . حین استراحت حسشون تموم میشه حال ندارن برن بخونن ولی چون می دونن فردا امتحان دارن پا میشن میرن سر كتابشون. همینجور كه می خونن هیچی حالیشون نیست چون جای دیگه فكر می كنن( لازم به ذكر است كه هیچ وقت در هیچ موقعیتی فكر نمی كنن فقط موقع درس خوندن فكرشون میاد بعد از نیم ساعت دوباره میرن استراحت، بعد سه ربع استراحت می بینن خیلی دیر شده .دوباره میرن درس بخونن این بار می خونن یه چیزایی هم یاد میگیرن ولی چیزایی كه یاد نمی گیرن رو میذارن كه فردا از دوستاشون بپرسن یه كم به معلمشون فحش میدن می گن اینارو درس نداده خلاصه آخرش نمیرسن كتاب رو تموم كنن فردا میرن میبینن كه دوستاشون یه چیزایی می گن كه تا حالا به گوششون نخورده بعد اعصابشون خط خطی میشه اونایی هم كه خونده بودن یادشون میره به همین سادگی.

 

نوشته شده در سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,ساعت 17:57 توسط Farnoosh| |

 پاك ترين راه عشق

عشق پاك

 یك روز آموزگار از دانش آموزانی كه در كلاس بودند پرسید:آیا می توانید راهی غیر تكراری برای بیان عشق،بیان كنید؟برخی از دانش آموزان گفتند با "بخشیدن "عشقشان را معنا می كنند.برخی "دادن گل و هدیه" و "حرف های دلنشین"را راه بیان عشق عنوان كردند.شماری دیگر هم گفتند "با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی "را راه بیان عشق می دانند.

در آن بین پسری برخاست و پیش از اینكه شیوه ی دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان كند،داستان كوتاهی تعریف كرد:یك روز زن و شوهر جوانی كه هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند.آنان وقتی به بالای تپه رسیدند در جا میخكوب شدند.
یك قلاده ببر بزرگ،جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود.شوهر ،تفنگ شكاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود.
رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر،جرات كوچكترین حركتی نداشتند.ببر،آرام به طرف آنان حركت كرد.همان لحظه مرد زیست شناس فریاد زنان فرار كرد و همسرش را تنها گذاشت.بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید.ببر رفت و زن زنده ماند.
داستان كه به اینجا رسید دانش آموزان شروع كردند به محكوم كردن آن مرد.
راوی پرسید:آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگیش چه فریاد می زد؟

 

بچه ها حدس زدند از همسرش معذرت خواسته كه او را تنها گذاشته است
راوی جواب داد:نه!آخرین حرف مرد این بود كه"عزیزم،تو بهترین مونسم بودی .از پسرمان خوب مواظبت كن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود."
قطره های بلورین اشك،صورت راوی را خیس كرده بود كه ادامه داد :همه ی زیست شناسان می دانند ببر فقط به كسی حمله می كند كه حركتی انجام می دهد یا فرار می كند .پدر من در آن لحظه ی وحشتناك ،با فداكردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد.این صادقانه ترین و بی ریاترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود

 
نوشته شده در سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,ساعت 17:14 توسط Farnoosh| |

صفحه قبل 1 ... 4 5 6 7 8 ... 12 صفحه بعد


Power By: LoxBlog.Com